فیلم موهن ضد اسلامیبا موضوع شخصیت و زندگی حضرت محمد (ص) توسط سام باسیل کارگردان یهودی صهیونیستی که با حمایت مالی در آمریکا تولید شده طی روزهای گذشته موجبات خشم و نفرت مسلمانان را در نقاط مختلف دنیا به دنبال داشته که در مهم ترین واکنش، به قتل سفیر آمریکا در لیبی منجر شد.
همچنین اعتراض مردم مسلمان سایر کشورهای اسلامی همچون مصر را هم در پی داشت.
ساخت این نوع فیلمها برای اولین بار نیست که اتفاق می افتد.
فیلمهایی که با وهن و تمسخر، به نمادها و شخصیتهای برجسته و مقدس اسلامی می پردازند و با سوء استفاده از آزادی بیان، در واقع علیه آزادی و آرامش و صلح جهانی حرکت میکنند.
مدل تولید و نمایش اینگونه فیلمها را باید در یک «جریان» غیرسینمایی و کاملا سیاسی دید که طرح های شوم و نقشه های خطرناکی را برای مسلمانان و سایر متدینین ادیان آسمانی در سر دارد.
حقیقت آن است که با این الگوی فیلمسازی و جریان های سیاسی پشت آن ابدا نباید برخوردی ساده انگارانه و عادی داشت بلکه باید با درنظر گرفتن پیچیدگیها و اهداف مختلفی که از به راهانداختن این برنامه ها دنبال میشود به کنه واقعیت پی برد و حقیقت امر را از نظر دور نداشت.
جریان فیلمسازی علیه ارزشها و مقدسات اسلامیبا این رویکردهای تکرار شده در طول تاریخ پیدایش سینما، در واقع چند محور مهم را در اهداف و اغراضش دنبال میکند؛
لکه دار کردن دامان پاک اسلام و وهن و هجو مقدسات این دین مبین در جهت تقدس زایی از الگوهای محوری و شخصیتها و نمادهای اصلی آن، ایجاد جنگ و نفرت مابین پیروان ادیان آسمانی و تنش زایی و جنگ آلودگی میان مومنین ادیان مختلف، جهانی کردن و ترویج و تبلیغ مفهوم و منظومه مورد نظرشان در معنایابی از واژه آزادی بیان و تکرار و جاانداختن نوعی از سبک زندگی بر همین مبنا که در آن نکات و مولفه های مختلفی در نظر گرفته شده و از جمله اینکه هیچ امر و شخصیت و نماد مقدسی در جهان هستی وجود ندارد و می توان بر مبنای اصل آزادی بیان، همه چیز را نه تنها مورد نفی و انکار بلکه مورد هجو و تمسخر و وهن هم قرار داد و هیچ کس حق ندارد در برابر این حق انسانی و فطری بشر هیچگونه مقاومت و اعتراضی داشته باشد!
اینها بخش های مهمی از رهیافتهای جبهه ضد اسلامی و بلکه ضد دینی غرب است که تلاش میکند با سلاح سینما به مقابله با روح اندیشه دینی و تقدس معنوی برود و با ترویج سبک زندگی لیبرال منش و اباحه گر و لاابالی خود در مقابل عظمت و گیرایی و جذابیت ذاتی و فطری دین های آسمانی و البته اسلام عزیز صف آرایی و مبارزه کند.
فیلم موهن اخیر که توسط یک یهودی صهیونیست و با حمایت آمریکا تولید و به نمایش درآمده از دنباله های این حرکت خزنده، مغرضانه و خطرناک ضد فرهنگی است که البته سابقه ای طولانی در کارنامه فیلمهای ضد فرهنگی و با ماهیت سیاسی در غرب دارد.
تاریخ سینما به ویژه در طول پنجاه سال اخیر گویای این واقعیت تلخ و التهاب زا و تنش برانگیز ایادی شیطان است که ماهیت و عظمت و تقدس اسلام را نشانه گرفتهاند و تلاش میکنند با امتداد دادن به این جریان شبه سینمایی و اصالتا سیاسی و ضدفرهنگی، ریشه های فکری و دامنه روزافزون گیرایی و جذابیت اسلام را مخدوش و دچار ضربه نمایند.
این فیلم، نه اولین نمونه و نه آخرین مدل از روند فعالیت سیاسی کمپانی های صهیونیستی-آمریکایی در میدان هنر سینماست که بایستی با هوشیاری و آگاهی و اقدامات موثر و متقابل، به خنثی سازی و بازنمایی ماهیت اصلی و چرکین آنها برای افکار عمومی جهانیان پرداخت و در این موضع، از ضعف و بی خبری و انفعال و غفلت، به شدت دوری کرد.
ما مسلمانان باید هم به صورت سلبی و هم ایجابی، هم با زمان شناسی و آگاهی و اعتراض و خشم به جا و هم با حرکتهای پیشروانه و غیر انفعالی و مثمر ثمر و پوینده مثل تولید آثار سینمایی فاخر و جذاب و مخاطب گرا برای مردم جهان در بازنمایی و انعکاس زیباییهای اسلام و پیامبر عزیزمان، تلاشی جدی داشته باشیم.
وظیفه ای خطیر که بر دوش همه مسلمانان آگاه و بصیر و عاشق پیامبر گرامی اسلام(ص) است!