نویسندۀ انجیل یوحنا نام این حواری محبوب را ذکر نکرده ولی از ادامۀ ماجرا در این انجیل برمیآید که او تنها حواریای بوده که در نمایش تصلیب حضور داشته و مراقب حضرت مریم(س) بوده و سپس آن عذراء را به خانۀ خود برده است (یوحنا ۱۹/ ۲۶ و ۲۷). در سه انجیل نخست، نام هیچیک از حواریون به وقت تصلیب ذکر نشده است و از «حواری محبوب عیسی» نیز خبری نیست. اما باید پرسید چرا ذکر چنین شخص مهم و محبوبی از نظر نویسندگان سه انجیلِ نخست، افتاده است؟ ما سعی داریم از طریق توصیفاتی که در انجیل یوحنا دربارۀ آن حواری محبوب مذکور است هویت او را تعیین کنیم.
یوسف لاوی ملقب به برنابا یکی از مؤمنان اولیه به حضرت عیسی(ع) بوده است. او در جزیرۀ قبرس زاده شد و به سبب آنکه از سبط لاوی بود برای تحصیل علوم دینی به اورشلیم آمد و کارهای مهمی را در زمان حواریون بر عهده گرفت. مسیحیان مدعی هستند که او حضرت عیسی(ع) را ندیده ولی به نظر میرسد که شأن او در تاریخ عیسویان بسیار بالاتر از اینها باشد.این مقاله سعی کرده صرفاً با استناد به اناجیل اربعه و کتب مورد قبول مسیحیان نشان دهد که برنابا شخص دوم نصارا محسوب میشده و یگانه حواری باسواد بوده که میتوانسته انجیل خداوند که شفاهآ از زبان عیسی(ع) قرائت میشده را مکتوب کند. ما در این مقال نشان خواهیم داد که یکی از منابع اصلی اناجیل اربعۀ مسیحی در واقع انجیل برنابا بوده است. به این ترتیب ملاحظه خواهیم کرد که علیه برنابا توطئهای صورت گرفته است.حتی الامکان سعی کردهایم که مطالب به زبان ساده نگارش شود تا برای مخاطبان غیرمتخصص نیز قابل استفاده باشد. در نقل قولهای عهدین، از ترجمۀ قدیم کتاب مقدس استفاده شده که چاپ نخست آن به سال ۱۸۹۵ میلادی در لندن بوده است.
لقب برنابا از کجا آمده است؟
آیا میتوان پرسید که لقب «برنابا» را چه کسی به «یوسف لاوی» داده است.۱ میدانیم که حضرت عیسی(ع) شمعون را به «پطرس» ملقّب کرد و او را جانشین خود قرار داد. «یوسف لاوی» نفر دوم در میان حواریون است که عطای لقب شده است. در زبان فارسی پیشوند «بَر» به معنای «پور» است، معادل با «ابن» در عربی. «نابا» نیز به معنی «انابه» یا «موعظه» است. لهذا لقب «برنابا» را به «ابنالوعظ» ترجمه کردهاند یعنی «کسی که به خوبی موعظه میکند».
علی القاعده این لقب را بایست حضرت عیسی(ع) به این حواری خود داده باشد و نه آنگونه که از اعمال ۴/ ۳۶ مذکور آمد که «رسولان او را برنابا یعنی ابنالوعظ لقب دادند». جالب توجه این است که در اینجا یوسف لاوی در نخستین مرتبه با لقب «برنابا» معرفی شده است. به عبارت دیگر اگر برنابا یک جدید الایمان بود چگونه او از سایر حواریون پیش افتاد و توانست از پطرس که جانشین حضرت عیسی(ع) بود لقب «برنابا» بگیرد؟ اگر ادعای مسیحیان در جدید الایمان بودن برنابا درست باشد به ناچار باید قائل شویم که حضرت عیسی(ع) افراد بیفایدهای را به عنوان شاگرد و حواری خود پرورش داده است و حالا پس از رفتن او اشخاص دیگری همچون برنابا و پولس که حضرت عیسی(ع) را ندیدهاند باید بیایند و سخنان او را تبلیغ کنند. اما حقیقت این است که برنابا یگانه حواری باسواد در جمع شاگردان بود و پولس نیز یک عامل نفوذی در حوالی ایشان، که شیوۀ دشمنی خود را از مقابلۀ فیزیکی به مقابلۀ فرهنگی (تبدیل و تحریف پیام عیسی و انجیل او) تغییر داده است.
نام برنابا در اناجیل کتمان شده است
نام برنابا در هیچکدام از اناجیل چهارگانۀ مسیحی واضحاً وجود ندارد. ولی به سبب اهمیت برنابا و رتبۀ او در میان حواریون، در برخی موارد وصف او را آوردهاند بدون اینکه نامش را ذکر کنند. مثلاً در انجیل لوقا پس از ماجرای تصلیب، آمده که دو نفر از رسولان دربارۀ وقایع اخیر در طی راه صحبت میکردند که نام یکی از آنها «کلیوپاس» است:
(۱۳) و اینک، در همان روز دو نفر از ایشان میرفتند به سوی قریهای که از اورشلیم به مسافتِ شصت تیر پرتاب دور بود و عِموآس نام داشت. (۱۴) و با یکدیگر از تمام این وقایع گفتوگو میکردند. (۱۵) و چون ایشان در مکالمه و مباحثه میبودند، ناگاه خودِ عیسی نزدیک شده، با ایشان همراه شد. (۱۶) ولی چشمان ایشان بسته شد تا او را نشناسند. (۱۷) او به ایشان گفت: «چه حرفها است که با یکدیگر میزنید و راه را به کدورت میپیمایید؟» (۱۸) یکی که کَلِیُوپاس نام داشت در جواب وی گفت: «مگر تو در اورشلیم غریب و تنها هستی و از آنچه در این ایّام در اینجا واقع شد واقف نیستی؟» … (لوقا، باب ۲۴)
آنطور که جیمز هاکس نویسندۀ قاموس کتاب مقدس نوشته، «کَلیوپاس» به معنی «خیلی مشهور» است.۲ این کلمه در ترجمههای مختلف این انجیل، به همین طور آمده و ترجمه نمیشود. ایراد در اینجا است که اولاً بر خلاف آنچه که در متن لوقا آمده «کلیوپاس» نمیتواند نام کسی باشد، و ثانیاً باید تأمل کرد که چرا از آوردن اسم این «شخص مشهور»، خودداری شده است. ظن قوی نگارنده این است که در قرون بعد، نام «برنابا» را حذف کرده، کلمۀ «کلیوپاس» را نوشتهاند و اینچنین متن مغلوط شده است.
همچنین در انجیل یوحنا وصف یکی از حواریون آمده که محبوب عیسی(ع) است و او نیز معلمش را بسیار دوست میدارد. وقتی که عیسی(ع) در شام آخر خبر داد که به زودی یکی از شما دوازده نفر به من خیانت خواهد کرد آن حواری محبوب، سر بر سینۀ عیسی(ع) گذاشت و گریهکنان از آن حضرت خواست تا حواری خائن را معرفی کند (یوحنا ۱۳/ ۲۳ و ۲۴). حتی تا شام آخر هیچکس نمیدانست که یهودا با کاهنان وعده کرده (متی ۲۶/ ۱۴ تا ۱۶) و قصد دارد در یک فرصت مناسب سپاهیان را به مخفیگاه عیسی(ع) بکشاند. (نگا. یوحنا ۱۳/ ۲ و ۲۶ تا ۳۰). قاعدتاً این وقایع بایست به توسط حضرت عیسی(ع) در ظهور مجددش علن شده باشد.
نویسندۀ انجیل یوحنا نام این حواری محبوب را ذکر نکرده ولی از ادامۀ ماجرا در این انجیل برمیآید که او تنها حواریای بوده که در نمایش تصلیب حضور داشته و مراقب حضرت مریم(س) بوده و سپس آن عذراء را به خانۀ خود برده است (یوحنا ۱۹/ ۲۶ و ۲۷). در سه انجیل نخست، نام هیچیک از حواریون به وقت تصلیب ذکر نشده است و از «حواری محبوب عیسی» نیز خبری نیست. اما باید پرسید چرا ذکر چنین شخص مهم و محبوبی از نظر نویسندگان سه انجیلِ نخست، افتاده است؟ ما سعی داریم از طریق توصیفاتی که در انجیل یوحنا دربارۀ آن حواری محبوب مذکور است هویت او را تعیین کنیم.
حضرت عیسی(ع) عاقبت چهار حواری را پیشگویی میکند
طبق آنچه که در اناجیل اربعه آمده، حضرت عیسی(ع) آیندۀ چهار حواری خود را پیشگویی کرده است: یعقوب، یوحنا، پطرس و حواری محبوب. آن حضرت در خصوص یعقوب و یوحنا فرمود: «حکّامِ امتها بر ایشان سروری میکنند و رؤسا بر ایشان مسلّطند» (انجیل متی ۲۰/ ۲۵ ـ مرقس ۱۰/ ۴۱ و ۴۲). این پیشگویی بیانگر واقعهای است که هیرود اغریپاس علیه این دو برادر صورت داد. در ابتدای باب دوازدهم از اعمال رسولان آمده است:
و در آن زمان هیرودیس پادشاه، دست تطاول بر بعضی از کلیسا دراز کرد و یعقوب برادر یوحنا را به شمشیر کشت (اعمال ۱۲/ ۱ و ۲)
اف. اف. بروس که ذکر او سابقاً مذکور آمد در تفسیر این بند نوشته است:
یعقوب اولین نفر از رسولان بود که شهید شد. به این ترتیب وعدهای که مسیح به او و برادرش داده بود انجام شد که هر دو از همان پیالهای که او مینوشد خواهند نوشید و همان تعمیدی را خواهند پذیرفت که او پذیرفته است (مرقس ۱۰/ ۳۹). ولی منظور عیسی این نبود که آنها هر دو با هم خواهند مرد. در واقع به نظر میرسد که یوحنا بیش از همۀ رسولان عمر کرد. نظریۀ مطرحشده به وسیلۀ ادوارد شوارتس و دیگران که ماجرای اخیر در شکل اولیۀ خود به این صورت بوده که هر دو برادر به وسیلۀ هیرود اغریپاس کشته شدند کاملاً بیمورد است.۳
بروس در اینجا سخن ادوارد شوارتس (۱۹۴۰ – ۱۸۵۸)۴ و محققان دیگر در این خصوص را بدون دلیل رد کرده است. در حالیکه رأی خود او متضمن نقض پیشگویی عیسی(ع) است که یوحنا عمر طویل نموده به مرگ طبیعی رحلت کرده باشد.
لذا به نظر میرسد که در این عبارت، کلمۀ «برادر» به جای واو عطف جعل شده است. یعنی جملۀ فوق در اصل اینگونه بوده است: «یعقوب و یوحنا را به شمشیر کشت». زیرا اولاً در ادامۀ متن آمده که هیرود پطرس را نیز دستگیر کرد که فرشتۀ خدا او را رهانید و سپس هیرود به مرگی بد مرد. از آنجا که این سه حواری برجسته از جلیل به عیسی(ع) پیوستهاند و در مواقف سخت در کنار یکدیگر بودهاند لذا عجیب است که هیرود با یوحنا کاری نداشته یا او ایشان را تنها گذاشته باشد. ثانیاً که ما از این پس در رسالۀ اعمال رسولان از یوحنا نیز خبری نمیشنویم. به این ترتیب پیشگویی حضرت عیسی(ع) نیز درست در میآید که حکام امتها بر این دو برادر مسلّط میشوند. (مراد از «امتها» این است که آن حاکم از غیریهودیان خواهد بود. هیرود کبیر و نوۀ او همچون هیرود اغریپاس مذکور در فوق، از قوم ادوم بودند و نه یهودی).
علمای مسیحی که این جعل را مرتکب شدند برای آن بود تا مدعی شوند که نویسندۀ انجیل چهارم پسر کوچک زَبدی ماهیگیر یعنی یوحنا برادر یعقوب بوده است که انجیل خود را در سال ۹۶ میلادی نوشته است (در خصوص نویسندۀ انجیل چهارم در ادامه سخن خواهیم گفت).
مطابق انتهای انجیل یوحنا، حضرت عیسی(ع) از دستگیری و شهادت پطرس بدو خبر داد. و او اهمیتی نداده علاقمند بود تا عاقبت حواری محبوب را بداند در وقتی که حضرت عیسی(ع) با او اینچنین سخن میکرد:
(۱۸) «زمانی که پیر شوی دستهای خود را دراز خواهی کرد و دیگران تو را بسته، به جایی که نمیخواهی تو را خواهند برد.» (۱۹) و بدین سخن اشاره کرد که به چه قسم موت، خدا را جلال خواهد داد. و چون این را گفت به او فرمود: «از عقب من بیا». (۲۰) پطرس ملتفت شده آن شاگردی که عیسی او را محبت مینمود دید که از عقب میآید. او همان بود که بر سینۀ وی وقت عشاء تکیه میزد و گفت خداوندا کیست آن که تو را تسلیم میکند؟ (۲۱) پس چون پطرس او را دید به عیسی گفت: «ای خداوند! و او چه شود؟» (۲۲) عیسی بدو گفت: «اگر بخواهم که او بماند تا باز آیم تو را چه؟ تو از عقب من بیا.» (۲۳) پس این سخن در میان برادران شهرت یافت که آن شاگرد نخواهد مرد. لیکن عیسی به او نگفت که نمیمیرد بلکه «اگر بخواهم که او بماند تا باز آیم تو را چه؟» (۲۴) و این شاگردی است که به این چیزها شهادت داد و اینها را نوشت و میدانیم که شهادت او راست است. (۲۵) و دیگر کارهای بسیار عیسی به جا آورد که اگر فرداً فرداً نوشته شود گمان ندارم که جهان هم گنجایش نوشتهها را داشته باشد (یوحنا، باب ۲۱).
انجیل یوحنا با این عبارات تمام میشود. طبق این نقل، حضرت عیسی(ع) خبر داده است که به وقت بازگشت او به زمین، حواری محبوب او (که یوحنا نامش را نمیبرد) با آن حضرت رجعت خواهد کرد. لذا شناخت آن حواری محبوب برای ما اهمیت مضاعف مییابد زیرا وجود او نه تنها مربوط به گذشته بلکه مربوط به زمان آینده نیز هست.
محقق و نویسنده:امیر اهوارکی
۱. باید متذکر شد که کلمۀ «پطرس»، یونانی است و این کلمه بر زبان حضرت عیسی(ع) نیامده است. زیرا آن حضرت همچون سایر مردم یهود به زبان آرامی (سُریانی) یا عبرانی (نگا. اعمال ۲۲/ ۲) سخن میکرده است. لقبی که آن حضرت به شمعون داد «کیفا» بوده است که در چند نوبت در کتاب عهد جدید ثبت است (نگا. انجیل یوحنا ۱/ ۴۲ ـ اول قرنتیان ۹/ ۵ ـ غلاطیان ۲/ ۹). «کیفا» یک لغت عبری و معادل با «الصّفا» در زبان عربی است. برای «الصفا» دو معنی ذکر شده است: اول «مصطفی» یعنی «برگزیده» (آلعمران/ ۳۳)، و دوم «صَفوان» یعنی «صخرۀ سخت» (بقره/ ۲۶۴). لقب «کیفا» را در زبان یونانی به «پطرس» ترجمه کردند که فقط به معنای «صخره» است. لذا در این ترجمۀ یونانی، معنای «برگزیدگی» وجود ندارد.
۲. قاموس کتاب مقدس، مدخل «کلیوپاس»، ص ۷۳۶
۳. تفسیر کتاب اعمال رسولان، صص. ۱۵۶ و ۱۵۷
۴. Eduard Schwartz (1858 – ۱۹۴۰)