این روزها برای شما غصّه می خورم
دل داده ام به پای شما غصّه می خورم
دل داده ام به پای شما غصّه می خورم
وقتی تو نیستی دل من شور می زند
جان سوز تر برای شما غصّه می خورم
با گفتن از فراق شما گریه میکنم
با خواندن دعای شما غصّه می خورم
گاهی پیاده عازم صحرای غم شوم
دنبال خیمه های شما غصّه می خورم
با هر گناه دور ز من میشویّ و من
با شرم در قفای شما غصّه می خورم
پرونده ی گناه مرا کم مرور کن
آقا خودم به جای شما غصّه می خورم
وقتی حضور گرم تو در روضه حس شود
من هم به اقتدای شما غصّه می خورم
هنگام نوحه خوانی و شور حسین حسین
در حسرت صدای شما غصّه می خورم
گاهی که حنجرم ز عطش خشک میشود
بر جدّ سر جدای شما غصّه می خورم
تو دیده ای آنچه فقط ما شنیده ایم
با یاد کربلای شما غصّه می خورم
احسان محسنی فر