تـــوبه درآخرین لحظات

351b2dec77faf9fe53068cc77eb2ce9b - تـــوبه درآخرین لحظات

به سوی مکّه رهسپار بودیم که پیرمردی متألّه و متعبّد ما را همراهی می‌کرد؛ لیکن او از مذهب ما اطّلاعی نداشت و (به مذهب اهل جماعت) نماز را در سفر تمام می‌خواند. برادرزاده‌اش که شیعه بود، او را در این سفر همراهی می‌کرد. از قضا پیرمرد بیمار شد. برادرزاده‌اش را گفتم: اگر مذهب شیعه را بر عمویت عرضه بداری، امید است که او (از عقاب الهی) رهایی یابد!

معاویـه بن وهب گفته است:
به سوی مکّه رهسپار بودیم که پیرمردی متألّه و متعبّد ما را همراهی می‌کرد؛ لیکن او از مذهب ما اطّلاعی نداشت و (به مذهب اهل جماعت) نماز را در سفر تمام می‌خواند. برادرزاده‌اش که شیعه بود، او را در این سفر همراهی می‌کرد. از قضا پیرمرد بیمار شد. برادرزاده‌اش را گفتم: اگر مذهب شیعه را بر عمویت عرضه بداری، امید است که او (از عقاب الهی) رهایی یابد!
همراهان، همگی گفتند: این پیرمرد را به حال خود واگذارید؛ چه او بر همان حالی که هست، نیکوست.
لیک، برادرزاده طاقت نیاورد و او را گفت: ای عمو! همه مردم جز اندکی، پس از رسول خدا(ص) از دین خارج شدند. همچنان که باید از رسول(ص) اطاعت و پیروی می‌کردیم، بایستی از علیّ بن ابی طالب(ع) نیز اطاعت و پیروی کنیم، او و اطاعت از او پس از رسول خدا(ص) حق است.
پیرمرد، نفسی کشید و فریاد برآورد: من آنچه را تو گفتی باور کردم.
و سپس، جانش از بدن خارج شد.
پس از آن، خدمت ابوعبدالله، امام صادق(ع) مشرّف گشتیم. علیّ بن سرّی، ماجرا را برای حضرت نقل کرد. ابوعبدالله(ع) فرمودند: «آن مرد، اهل بهشت است.»
علیّ بن سرّی عرض کرد: او جز در همان وقت، بر چیزی از مذهب شیعه آگاهی نداشت!
امام فرمود: «پس جز این، از او چه می‌خواهید؟! به خدا سوگند که او به بهشت رفته است.»
در روایتی دیگر، زراره از حضرت ابوجعفر، امام باقر(ع) نقل کرده است: «چون نفس به اینجا رسد ـ و اشاره به گلوی مبارکش فرمود ـ برای عالم توبه نیست؛ لیک جاهل را توبه باشد.»۱

پی‌نوشت‌ها:
۱. توبه، صص ۱۹۱ – ۱۹۲.

منبع: داستان‌های عارفانه در آثار علّامه حسن زاده آملی، عبّاس عزی

همچنین ببینید

آقا شیخ مرتضی زاهد

محمد حسن سيف‌اللهي...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *