“لجاجت” عامل هلاكت شخصيت انسان/ رابطه ایمان با دست کشیدن از لجاجت

fe32ef4893ac92d41e13984d3a7fb0e2 - "لجاجت" عامل هلاكت شخصيت انسان/ رابطه ایمان با دست کشیدن از لجاجت

لجاجت باعث تباهی و تیرگی عقل می‌شود و نه تنها ضرر و زیان بر شخص وارد می‌کند، بلکه دشمنان او را فروزانترمی‌کند، البته لجاجت و پافشاری در دستیابی به خواسته های خوب و خدایی به هنگام راز ونیاز با پروردگار مهربان نه تنها نکوهش نشده، بلکه صفتی ستودنی است.

یکی از جلوه های منفی و ناشایست افراط در کسب مقام و موقعیت اجتماعی لجاجت است که به صورت اصرار بر حقانیت خود و پافشاری بر بطلان گفتار و رفتار دیگران خود را نشان می دهد که دارای دو چهره باطنی است: حق بودن ما و باطل بودن طرف مقابل. در واقع و حقیقت ماجرا باطل بودن ما و حق بودن طرف مقابل در حقیقت و واقعیت موضوع.

آغاز ورود ما به جامعه، شروعی شیرین برای اثبات شخصیت خود و در پی آن باعث”شهرت” و گاه”محبت و محبوبیت” در بین بستگان و همسایگان و حتی همکاران و همشهریان می‌شود، به گونه ای که حاضریم برای این موقعیت ممتاز یعنی ارائه شخصیتی مستقل و پایدار، فرصت های بسیار و ثروت های فراوان صرف کنیم تا در هر کوی و برزن، ناحیه و محله و یا شهر و دیار ما را به بزرگی و عظمت بنگرند و با احترام خاصی از ما یاد کنند. این ویژگی ذاتی و همگانی که از آن به “حب بقا ” یا عشق به جاودانگی در زندگی” نام می‌برند گاه با اعتدال همراه است و در بسیاری از مواقع با افراط عجین می‌شود و راه انسان را به بیراهه ها و حتی پرتگاه ها می رساند.

اعتدال آن با حفظ اصول و بنیان های تعریف شده در ارتباط های فردی و اجتماعی است که از آن میان حرمت نفس عزت نفس واعتماد به نفس است تا در پرتو هریک خردمندانه اعتباری ماندگار نصیب و در پایان حیات خشنودی و خرسندی فراهم می‌شود. و افراط آن یافتن موقعیت خانوادگی و اجتماعی با از دست دادن عزت نفس حرمت نفس و اعتماد به نفس است، همانند کسانی که برای بدست آوردن دلها به انواع ذلت های شخصیتی همانند چاپلوسی و تملق تن می دهند تا لبخند اطرافیان را به سوی خود جلب کنند و آنان را راضی نگه دارند، غافل از آنکه واژه ها بار خاصی و بوی ویژه ای به همراه دارد و بسیاری از مخاطبان ما از درون پی به دروغ بودن کلمات و عبارات و رنگ و نیرنگ چاپلوسان می‌برند و با چشمان خود قضاوت دل و اندیشه خود را بازگو می‌کنند.

در نگاه شخصیت های قدسی تعریف و تمجید بستگان و اطرافیان هرگز به طور مستقل به دور از تاثیرگذاری خداوند در دلها و دیده ها فراهم نمی‌شود، زیرا پروردگار مهربان “مقلب القلوب” است و چون قلب ها به دست اوست، از مسیر خداجویی و خداخواهی در تمام عرصه های زندگی یعنی انجام تکالیف و عمل به وظیفه به این مهم می توان دست یافت و چونان قطره ای به اقیانوس جاودان رسید و ابدی شد.

حضرت پیامبر (ص) می فرماید: اگر دوست داری خدا تو را دوست داشته باشد خوف از او داشته باش و در زندگی خویش پرهیزگاری را شیوه همیشه خود کن و اگر می خواهی نزد مردم محبوب و مقبول باشی نخست به آنان نیکی و خدمت کن، دوم هیچ امید و طمعی به دارایی های آنان نداشته باش تا همیشه عزیز و سربلند باشی. (بحارالانوار، ج ۸۲،ص ۱۶۴ )

در نگاهی دیگر”لجاجت” نمادی از کوتاهی بینش و بصیرت، ریز شدن در امورکم اهمیت یا بی اهمیت، دل سپردن به تعرف و تمجید دیگران، فکر مشغولی نسبت به جلوه های زودگذر زندگی و نداشتن سعه صدر یا دریا دلی به هنگام رویا رویی با دیگران است. آنان که همانند نیلوفر همیشه با تلاش و کوشش بسیار، خود را به اوج می رسانند و از بلندای حوادث به صحنه های حیات و هستی می نگرند، هرگز سنگریزه ها را درشت نمی‌بینند و همیشه با آرامش از فراز گفتگوها و تنش های مختلف عبور می‌کنند و از درگیری های زیان آور، خود را دور می‌کنند. بذرهای کینه و دشمنی را در دل و دیده های اطرافیان نمی افشانند، پیش از گفتار، در رفتار عصبانیت خود را جلوه گر می سازند و بی آنکه زشت حرکات مختلف در تنش های اجتناب نا پذیر سراغ آنان بیاید با صلابت و سعادت شخصیت از کنار تیرگی های اخلاقی و اجتماعی راه خود را طی می‌کنند و سربلند به مقصد می رسند.

پیامبر بزرگوار اسلام (ص) می فرماید: هرکس در حالی که حق به جانب اوست از لجاجت صرف نظر کند، خانه ای درقسمت بالای بهشت برای او بنا می‌شود و هر کس در حالی که بر باطل است از لجاجت چشم بپوشد خانه ای در وسط بهشت برای او بنا می‌شود. (مستدرک الوسائل، ج ۹،ص ۷۶ ) هیچ بنده ای به طور کامل حقیقت ایمان را نمی‌یابد مگر آنکه دست از مجادله و لجاجت بردارد گرچه بر حق باشد.(بحارالانوار، ج ۲،ص ۱۴۸ )

در نتیجه لجاجت باعث تباهی و تیرگی عقل می‌شود نه تنها ضرر و زیان برمن وارد می‌کند بلکه دشمنان ما را فروزانترمی‌کند. گفتنی است لجاجت و پافشاری در دستیابی به خواسته های خوب و خدایی به هنگام راز ونیاز با پروردگار مهربان نه تنها نکوهش نشده، بلکه صفتی ستودنی است که ازسوی پیشوایان ما ستایش بسیاری شده است که فرموده‌اند: خداوند در خواست کننده لجوج را دوست دارد؛ (بحار الانوار ج ۹۳،ص ۳۰۰ ) کسی که دست کم حاجت خود را سه بار تکرار کند و به دنبال اجابت آن باشد. (ترجمه المراقبات، ج۱ص ۲۴۲ ).

مهر

همچنین ببینید

عادی‌سازی روابط با اسراییل

اندیشکده کوئینسی: چرا بحرین در حال عادی‌سازی روابط با اسراییل است؟

عادی‌سازی روابط با اسراییل : بحرین که اسراییل را در نبرد با برنامه‌های سیاست خارجی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *