بهاره کمالی سروستانی
در پستى و بلندى آبشاران میعادگاه عشق، پیر طریقت را دیدم. از او ره پرسیدم، کجاییم و کجا رویم؟
گفت: جانا! دل با خود صافدار! عشق را هدف کن! سفرى پرخطر و دراز است. در صحراى خشک سرزمین بىمحبتى که بنفشهها مردهاند و گلهاى سرخ پژمردهاند و سبزهها جامه غم بر تن کردهاند، فرود آمدهاى. به دیار چهارده قلب رو، سراغ قلب چهاردهم را بگیر و او را با خود به این سرزمین آر. با آمدن او نسیم گلها شروع به وزیدن مىکند و با انگشت در خانه خورشید را مىزند و فلک را با خود همراه مىسازد و به خاک خشک این سرزمین قدم مىنهد.
و در میعادگاه عاشقان چه زیباست به میهمانى گل ها رفتن، از آن سوى مرزها قاصدک عشق را پذیرفتن، به پیشواز عشق رفتن، مقدم حق و عدالت را پاس داشتن.
و چه رؤیایى است یک حرف از هزاران حرف شنیدن!
پس به گلها بگویید به یاد عطر خوش بوى دلانگیزشان تپّهها و کوهها و دشتها را پشتسر گذاشتهام، به پرندگان بگویید با بالهاى زیبا و رنگارنگشان پر مىگیرم و به یاسمنها و نیلوفرهاى سبز باغچه، به آسمان و دریاى نیلى، به ستارگان درخشان و به ماه و خورشید نورانى و خلوت و تاریکى شب و به روشنایى روز و دلتنگى غروب و خزان پاییز و به گلبرگهاى یاس و شببو بگویید او به دیار شما مىرسد، با رخش سفیدش با هزاران حرف و حدیث و سخن تا با نسیمى رونقبخش، هستى و وجود را معنا کند.
شیعه یعنى …
امام باقر، علیهالسلام، خطاب به جابربن یزید جعفى مىفرماید:
«اى جابر! آیا کافى است که کسى مدعى دوستى ما اهلبیت شود و خود را شیعه بخواند؟!
به خدا قسم، شیعه ما نیستند مگر کسانى که تقواى الهى پیشه کنند و او را فرمان برند و این نکتهاى است که آن را ندانستهاند.
اى جابر! شیعه نیست مگر کسى که متواضع و خاشع باشد، خداوند را بسیار یاد کند، روزه بگیرد و نماز بگزارد و نسبت به همسایگان فقیر، مسکینان و زیاندیدگان و یتیمان احساس وظیفه کند. شیعه راستگو و تلاوتکننده قرآن است که جز به منظور نیکى با دیگران انس نمىگیرد. شیعه امین خانواده و خاندان خود است.»
جابر عرض کرد: «اى پسر رسول خدا! هیچکس را نمىشناسم که چنین باشد.»
حضرت فرمود: «اى جابر! اگر کسى به نزد تو مىآید و دوستى علىبن ابىطالب و ولایت او را ادعا مىکند، به راحتى باور نکن. پس اگر چنین کسى بگوید من پیامبر خدا را که از على بهتر است دوست دارم، امّا پا در جاى پاى او نگذارد و شیوه و سنّت او را پیروى نکند، این دوستى اندکى به سودش نمىباشد. پس تقواى الهى پیشه کنید و بدانید که نزد خدا، بین خدا و هیچکس خویشاوندى نیست و محبوب ترین بندگان نزد خدا و گرامىترینشان در برابر او،
باتقواترین ایشان و فرمانبردارترینشان است. و به خدا سوگند هیچکس جز به فرمانبردارى به خداوند عزّوجلّ به او نزدیک نمىشود. برائت** از آتش با ما نیست و هیچکس را بر خدا بهانهاى نخواهد بود.»
* به نقل از: عمادزاده، حسین، شناخت شیعه (پیرامون علی، علیهالسلام)، ص ۱۱۳ – 114.
** دوری جستن و بیزاری
ماهنامه موعود شماره ۶۳