کجاست آن امامیکه وقتی بیاید
پیرزنی تنها با یک سبد سیب میتواند از این سر دنیا سفر کند، بیآنکه حیوانات درنده آسیبی به او برسانند و یا دزدها سیبهایش را بگیرند.
٭ ٭ ٭
دل آدمها را خانه تکانی میکند، کینه ها را به دست باد میسپارد و دشمنیها را از بین میبرد. در چنان روزی گرگ و بره با هم دوست میشوند و مرغان روی دم روباه بازی میکنند.
٭ ٭ ٭
زمین که مرده است، دوباره زنده میشود و خداوند مَردانی را برمیانگیزد که عدالت را زنده کنند. پس، زمین با وجود عدالت دوباره زنده و سبز میشود. در دامان دخترکان پونه و ریحان میکارد و به نقش پروانه روسری آنها جان میدهد.
٭ ٭ ٭
بیماران بهبود مییابند و کسانی که ضعیف و ناتوان هستند، نیرومند و قوی میشوند. خرگوش مانند شیر قوی و کبوتر مانند عقاب پرزور میشود. هیچ مورچهای زیرپا له، و هیچ پرندهای شکار مار نمیشود.
٭ ٭ ٭
رود مهربانی جاری میشود و همه در آیینهها میخندند. آن روز هیچ خاری در دست باغبانها فرو نمیرود و بال هیچ پروانهای از شعله شمع نمیسوزد؛ چون خار و آتش نیز مهربان میشوند.
٭ ٭ ٭
هر چیزی را مساوی میان مردم تقسیم میکند. یک گلابی به تو میدهد، یک گلابی به من. روی هر گل یک شبنم مینشیند و روی هر درخت یک کلاغ خوشصدا.
٭ ٭ ٭
همه خوابهای خوش و شیرین میبینند. خوابها پر از «شبنم» و «آیینه» و «سینهسرخ» میشود. تو خواب اسب زرینیال و بادبادکهای رنگی میبینی و من خواب سیب و دوچرخه و آبنبات.
٭ ٭ ٭
بدها نابود میشوند و نیکان زنده میمانند. دزدها و جلادان میمیرند، نیکوکاران و خوبان زنده میمانند.
در آن روز ابرهای سیاه، مردابها و گردابها نابود میشوند و کبوترها و غنچهها زنده میمانند.
٭ ٭ ٭
کجاست حضرت مهدی، عجّلالله تعالیفرجه؟ که وقتی بیاید،
در هر خانه یک چراغ روشن میکند. تاریکی از زمین پر میکشد و شاپرکها در نور پرواز میکنند. هیچ بچّهای از تاریکی نمیترسد. چون شب نیز مانند روز پرنور شده است.
کجاست آن امام …
کجاست آن امام …
ماهنامه موعود شماره ۶۴