اسماعیل شفیعی سروستانی
آنکه مى رود جز حسرت و یادى که بر جاى مى گذارد نخواهد داشت و آنکه مى آید نیز جز این برنخواهد داشت؛ حسرت از فرصت رفته و یادى که هیچ کس را یاراى زدودنش از صفحات کتاب هستى نیست. محصولش نیک سرانجامى باشد و چه بدفرجامى به قول سعدى شیرازى:
به نوبتند ملوک اندرین سپنج سراى
کنون که نوبت توست اى ملک به عدل گراى
در گزارشى که نماینده مقام معظم رهبرى در امور حج و زیارت پس از بازگشت از حج سال جارى ارائه کردند آمده است که امسال حجاج کشورهاى اسلامى بیش از هر زمان متوجه و متذکر موضوع مهدویت و به ویژه حضرت صاحب الامر مهدى موعود(ع) بودهاند. پیش از این در مقالات متعدد و گزارشهاى فراوانى، از اقبال عمومى مردم جهان به “موعود رهایى بخش” سخن به میان آمده بود. این اقبال حکایت از سرخوردگى جهانى از حکومتهاى بشرى غیر عادلانه و عارى از معتقدات دینى و آسمانى دارد. یأسى که جملگى انسانها را در عصر حاضر متوجه آسمان و رهبرى آسمانى کرده است. این گرایش تمایل عمومى ساکنان کره خاک را به عدالت و عدالت ورزى نشان مى دهد؛ امرى حقیقى که اگر آن را در سیره و سنت حاکمان و آمران شاهد نباشند از آنان روى برمى گردانند. بى گمان هیچ یک از حاکمان و مدعیان اصلاح و صلاح قادر به محقق ساختن معناو مفهوم کامل عدالت در میان مناسبات فردى و اجتماعى مردم نیستند که اگر چنین امرى ممکن بود نیاز به حضور و ظهور موعودمنجى مرتفع بود؛ اما این امر به معنى ایستایى و رکود نیز نیست. این تکلیف مسلم ماست که از هر شأن و جایگاهى مجرى و منادى و مبلغ عدالت و منتظر امام عادل باشیم. تحقق همین درجه از عدالت نیز مستلزم مجاهده است چنانکه حضور در میدان جهاد نیز مستلزم گذار از “خود” است. شاید هیچ تعریفى براى انسان امروز مناسب تر از آن عبارت معروف نیچه نباشد: “اراده معطوف به قدرت”. انسان امروز در هر جا و مقامى، تجسم “اراده معطوف به قدرت است”. در واقع عین این اراده است. اراده اى ظهوریافته براى دستیابى به قدرت، تصاحب، تسلط و سردادن شعار “لمن الملک الیوم”. جملگى در حسرت و حسد چشم به تصاحب جاه و مقام و ثروت قدرت دیگرى دوخته ایم. این اراده به هر عنوان و نامى که ظهور کند بى باکى، حرص، نیرنگ و بالاخره ظلم مى پراکند، سیاهى به بار مى آورد و صحنه زمین را بیش از پیش مستعد دورى از خورشید حقیقت مى سازد.
دولتها و حکومتها نیز در عصر غیبت و دورى، چنانچه متذکر و متوجه حق نشوند، تجسم همین ارادهاند.
“اراده معطوف به قدرت” عین خودمدارى و خودبنیادى نفس اماره است که بر طبل ظلم و ستم مى کوبد. گذار از این اراده شیطانى و عبور از آن بى مدد “عنایت آسمانى” ممکن نیست.
این “عنایت” مخصوص مجاهدان است؛ چه آنان که در وقت ضرورت در میدان “جهاد اصغر” حضور مى یابند و چه آنان که در میدان “جهاد اکبر” واقع مى شوند.
گذر از “اراده معطوف به قدرت” و خودپرستى در گرو “مجاهدت” بزرگى است که همه جامه هاى “انانیت و خودپرستى” را بسوزاند.
سالهاست که بشر “مجاهده بزرگ” را از یاد برده است. این فراموشى غلتیدن در برهوت بى کسى، تنهایى و سیاهى و ظلم را روزى او ساخته و ظالم را بر او چیره کرده است.
“مجاهد فى سبیل اللَّه” از “خود” مى رهد اما “اراده معطوف به قدرت انسان را به سوى “خود” مى کشد.
تداوم حیات انقلاب در گرو مجاهده بزرگ است و مجاهده در گرو متذکر شدن نام و یاد امام مبین و حق.
خداوند کلید همه خزائن خود را به دست با کفایت حجت خود حضرت مولانا صاحب الزمان، علیه السلام، سپرده است. هیچ کس را عنایتى و بختى جز آنچه که آن امام مى طلبد نیست؛ حتى اگر بسط عدالت و توزیع قوت خلق روزگار باشد. نسبت یافتن با مهدى آخرالزمان، صلوات اللَّه علیه، شرط خلاصى از وضعیت انفعالى و طاقت فرساى کنونى است. هدایت خلق روزگار به سمت سرا و صحن ولى خدا تکلیف ماست. رها کردن دست بندگان خدا در دستان با کفایت مردى آسمانى که به اذن خدا، صاحب همه امکانات و اختیارات است؛ راهى که بیش از پیش ما را مستعد توجه و عنایت حضرتش مى سازد و فرصتهاى فراروى ما، آزمون و ابتلاى سنگینى است که حجت را بر ما تمام مى کند.
اینک که اراده خداوند جمعى دیگر از خیل ایرانیان مسلمان را در آزمون بزرگ مجلس قانونگذارى گرد آورده، متذکر این معنا مى شویم که:
توجه و تذکر به ساحت مقدس حضرت صاحب، صلوات اللَّه علیه، تکلیف آنان است و این تکلیف در بیان لفظى چند دعاى ساده براى سلامتى ایشان خلاصه نمى شود.
جمله خلایق براى خلاصى از ضلالت وگمراهى که موجب انباشته شدن غرفه هاى جهنم از خیل آدمیان مى شود نیازمند “معرفت یافتن درباره امام زمان و حجت حى حق”اند. تفصیل این معرفت و ارائه طریق براى گذر دادن میلیونها انسان مسلمان شیعه در تکلیف کسانى است که زمام اداره امور مسلمین را در اختیار مى گیرند.
معرفت یافتن، تعهد سنگینى را بر دوش ما بار مى کند و مهم ترین تکلیف امروز در قاموس مردان اهل ولایت و امامت معصومین، علیهم السلام، “بسط عدالت” در میان مناسبات فردى و جمعى مردم است.
کشف نقطه “عدل” در هر یک از مناسبات اقتصادى، اجتماعى، سیاسى، حقوقى، تعلیمى و… و ارائه طریق براى دور کردن نشانه هاى ظلم و بسط عدالت در تکلیف کسانى است که براى اصلاح امور مسلمین قانون وضع مى کنند.
“بسط عدالت” و تداوم آن در گرو سلامت و هوشیارى مجریان و ضابطان حدود است. گزینش و تربیت مجریان و ظابطان و کنترل حراست دقیق و حسابرسى مستمر و دائمى از کار و بار آنها، تکلیف همه کسانى است که زمام امور مردم را عهده دار مى شوند.
کشف همه آنچه عاملان و مجریان را به فساد مى افکند و مسدود ساختن همه خلل و فرجى که موجب لغزش و تجرى و بى اعتنایى به عدالت و انصاف مى شود در تکلیف همه کسانى است که بر مسند امور خرد و کلان مردم تکیه مى زنند. مباد که غفلت و غیبت موجب شکسته شدن حریمها و حرمتها شود. مقصد و مقصود از آمدن و شدن انسان، رفاه و پیشرفت و توسعه و مدرنیزاسیون و مبدل شدن به قدرتى در کنار قدرتهاى ظالمانه نیست؛ مقصد، معرفت امام حق، همراه شدن با امام حق، خدمت به همه آنچه آن امام مبین بدان راضى است و مجاهده بزرگ براى فراهم آمدن زمینه هاى ظهور و تحقق خلافت امام حق برگستره زمین و بالاخره استقبال از آن موعود منجى.
چنانچه این معنا حاصل شود، همه عزت، همه برخوردارى، همه نعمت، همه امنیت، همه هیبت و همه تضمینهاى لازم براى در امان ماندن حاصل مى آید. شرط دسترسى به همه نعمتها تمسک و توسل آگاهانه به ساحت مقدس حجت حى خداوند است. روح همه طرحها و برنامه ها براى زیستن و بودن در گستره زمین نیز همین امر است.
ضمن آرزوى توفیق براى همه خدمتگزاران از خیل خدمتگزاران شیعه خانه امام زمان(عج) (ایران اسلامى) صمیمانه آمادگى خود را براى ارائه خدمت اعلام مى داریم. والسلام
سردبیر
موعود شماره چهل و دو