کاش یادت
این همه آغشته نبود به نبودن
و عشقت به خمار سکوت.
کاش وقتی میخواندمت
گل میکردی روی سینه آوازهایم
و عاشقانه پل میزدی به غرب کافرانگیام.
ببین
خود را چه به پای شوقت آویختهاند
ریشههایی که بوی مرگ میدهند
امروز جمعه تلخ بیگواهی توست
یا شنبه آگاهی مرگ من؟
نمیدانم
فقط بگو
سنگ مزار مرا
با حرف اول آمدنت…
نسرین حیایی تهرانی