یک‌ فروغ‌ روی‌ او

 

تو که‌ نیستی‌ همهمه‌ نفس‌ گوش‌ عالم‌ و آدم‌ را پر می‌کند.
او کتاب‌ آسمان‌ را بر فصل‌ فصلف زمین‌ تلاوت‌ می‌کند.
رگ‌های‌ پر شده‌ از نفرت‌ عالم‌ را دم‌ مسیحایی‌ او درمان‌ می‌کند.
او رشته‌ای‌ است‌ از خدا تا باز خدا!
فرج‌ آنگاه‌ آغاز می‌شود که‌ عشق‌ ـ با همه‌ سختی‌اش‌ ـ به‌ مقصد می‌رسد.
مهدی‌(ع‌) کلمه‌ای‌ است‌ چون‌ مسیح‌(ع‌) و نوری‌ است‌ چون‌ محمد(ص‌).
بی‌حضور تو، با هزار چراغ‌ ـ حتی‌ ـ شبستان‌ خالی‌ دلم‌ تاریک‌ است‌.
مردانف مرد ایستاده‌ می‌میرند با چشمان‌ خیره‌، به‌ راهی‌ که‌ تو از آن‌ می‌آیی‌.
انتظار؛ یعنی‌ «یا عَدلف» «یا عَدلف» «یا عَدلف».
یا مقلب‌ القلوب‌ والابصار! چشم‌ و دلمان‌ را به‌ دیدن‌ روی‌ او روشن‌ کن‌.
سهیلا صلاحی‌اصفهانی‌

ماهنا مه موعود شماره‌ ۳۳

همچنین ببینید

شعر و ادب

...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *