رباعیات عاشورایى

ششماهه على به دوش بابش دادند
یک جام از آن باده نابش دادند
چون با لب تشنه حاجت آب نمود
با تیر سه شعبه اى جوابش دادند

مفهوم بلند آفتابى عباس
از گریه کودکان کبابى عباس
از تشنگیت فرات دلخون گردید
واللَّه که آبروى آبى عباس

آنانکه ز کین بى پر و بالت کردند
پرپر ز جفا، گل جمالت کردند
شرمى ز نبى و فاطمه ننمودند
زیر سم اسب، پایمالت کردند

سر قافله شام بلایى زینب
تو شیر زن کرب و بلایى زینب
در عصرف به خون نشسته عاشورا
سرچشمه اى از صبر خدایى زینب

آنان که ز خشم و کین به هم پیوستند
زخمى شدگان بدر و خیبر هستند
رحمى ننمودند به طفلان حسین
زنجیر جفا به دست و پایت بستند

یک قافله از شام بلا مى آید
بى یار و معین و آشنا مى آید
چل روز گذشت و داغ ما کهنه نشد
انگار که بوى کربلا مى آید
محمدرضا دفرّانى

 

 ماهنامه موعود شماره۲۵

همچنین ببینید

شعر و ادب

...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *