آیت الله آقا ضیاء عراقی از مراجع نامدار حوزه علمیه نجف نقل میکند که: شخصی از شیعیان شهر قطیف حجاز، به قصد زیارت حضرت ثامن الائمه علیه السلام از شهر خود حرکت کرد…
آیت الله آقا ضیاء عراقی از مراجع نامدار حوزه علمیه نجف نقل میکند که: شخصی از شیعیان شهر قطیف حجاز، به قصد زیارت حضرت ثامن الائمه علیه السلام از شهر خود حرکت کرد، او در میانه راه سرمایه سفر خود را گم کرده و حیران و سرگردان ماند و آن چنان درمانده شد که برای خودش نه راه برگشت می دید و نه می توانست ادامه سفر دهد. در آن لحظه چاره ای نمی دید مگر این که به حضرت امام زمان علیه السلام پناهنده شود. در موقع توسل، متوجه شد که سید نورانی و بزرگواری او را همراهی میکند و خطاب به وی میگوید: این وجه را بگیر که تو را به سامرا می رساند، در آن جا نزد وکیل ما حاج میرزا حسن شیرازی می روی و به او میگویی که سید مهدی به شما پیام رساند و گفت: پولی که از مال ما در نزد توست بهاندازه سفر زیارتی جدم علی بن موسی الرضا علیهما السلام به حامل پیام بپرداز.
مرد قطیفی میگوید: آن بزرگوار را نشناختم و متوجه نشدم از کدام سمت آمده است. عرض کردم: هر گاه به محضر میرزای شیرازی پیام شما را برسانم، از من سؤال میکند سید مهدی کیست و چه نشانه ای داری؟ آن سید شریف به من فرمود: به او بگو، به این نشان که امسال در فصل تابستان شما با حاج ملا علی کنی طهرانی در شام و در حرم عمه ام زینب کبری علیها السلام مشرف بودید، از کثرت زوار و ازدحام جمعیت حرم شلوغ بود و آشغال هایی در حرم ریخته بودند، شما عبای خود را از دوش برداشته و در دست جمع کرده و به آن وسیله حرم را جارو نمودید و آشغال ها را در گوشه ای از حرم گرد آوردی و حاج ملا علی کنی با دست های خود آن ها را برداشته و بیرون برد، من آن ج ا بودم.
مسافر قطیفی میگوید: یک مرتبه با خود گفتم: شاید این شخص حضرت امام عصر علیه السلام باشد. در آن حال نوری او را احاطه کرد و از نظرم غایب شد. در ادامه سفر به سامرا رسیدم و ماجرا را برای مرحوم میرزای شیرازی نقل کردم، آن بزرگوار از جای خود بلند شد و دست در گردنم انداخته، چشم هایم را بوسید و به من تبریک گفت. بعد در تهران به حضور آیت الله کنی رسیدم، او هم مطلب را تصدیق کرد و از این که از سوی امام زمان علیه السلام به ایشان حواله و یا فرمانی صادر نشده است اظهار تاسف نمود ۱.
پی نوشت:
۱) خصائص الزینبیه، نورالدین جزائری، مقدمه، با اندکی تغییر.