حاملان گنجینه علم ربّانی- قسمت دوم

sky8 nmzlmduxzd - حاملان گنجینه علم ربّانی- قسمت دومجفر سفید یک تومار چرمی است که کتاب‌های زبور داود، تورات موسی، انجیل عیسی و صحف ابراهیم، مکتوبات مقدس امامان و اولیا پیشین، علم به حلال و حرام، علم منایا و بلایا، علم به گذشته، آینده و مصحف فاطمه(س) را دربرمی‌گیرد. جفر سرخ سلاحی است که تنها امام غایب هنگام رجعت نهایی خود از آن استفاده می‌کند.

اشاره:


در مقاله حاضر، مؤلف می‌‌کوشد با تکیه بر متون روایی شیعه متقدم (سه قرن اول هجری) تصوّر شیعیان از علم امام را به تصویر بکشد. در بخش نخست عمدتاً بر منابع علم ازلی امامان ـ منابع آسمانی و منابع غیبی ـ  متمرکز شد و در بخش حاضر، بیشتر به روش‌های انتقال این علم می‌‌پردازد.

شاید جالب‌ترین اطلاعات، آخرین فرمایش و در واقع آموزشی باشد که پیامبر(ص) پس از رحلت به امام علی(ع) دادند؛ ‌ بنابر مجموعه‌ای مرکب از ده حدیث، پیامبر، اندکی پیش از رحلتشان به امام علی(ع) فرمودند: «پس از مرگ من، جسم مرا غسل بده و معطر کن و در کفن بگذار، آن‌گاه جسم مرا در حالت نشسته قرار بده و دست خودت را بر سینه من بگذار و هرآنچه را می‌خواهی از من بپرس و من از طریق خداوند به تمام سؤالاتت پاسخ خواهم گفت».

در احادیث چندی پیامبر(ص) به امام علی(ع) می‌فرمایند که آنچه را می‌شنود، ‌بنویسد.۱ و در حدیث پایانی این مجموعه، حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «پیامبر(ص) همچنین تمام آنچه را تا روز قیامت روی خواهد داد برای ایشان آشکار خواهند کرد».2
این مسئله یک مورد نوعی از «تعلیم معنوی» است که در برخی از احادیث باطنی و سرّی یافت می‌شود.

منابع وشیوه‌های انتقال علم امام
۳. منابع مکتوب
امامان تمام کتب آسمانی انبیای پیشین را در اختیار دارند و به رغم زبان‌های متعددی که آن کتاب‌ها به آنها نگاشته شده است، می‌توانند آنها را بخوانند و بفهمند.۳ این، ‌ بخشی از میراث نبوت است. امامان علاوه بر کتب انبیا، تعدادی کتب سرّی را نیز در اختیار دارند که همانند آنها آسمانی و مقدس‌اند؛ جزئیات دراین خصوص، بیشمار، گیج کننده و نامنظم‌اند؛ شماری از عناوین، ‌ به یک کتاب واحد و یا بالعکس یک عنوان واحد به چند کتاب مختلف داده شده است. مطالعه دقیق اطلاعات موجود در تلاش برای رسیدن به نوعی نظم و انسجام، نتایج زیر را در پی داشته است: این کتاب‌های سری ظاهراً هفت کتاب هستند:

الف ـ الصحیفه (یعنی صفحه): که «مصحف» (کتاب)، «الصحیفه الجامعه» و یا صرفاً «الجامعه» نیز خوانده می‌شود. این کتاب منزل که محمد(ص) املاکرده و امام علی(ع) آن را روی توماری به طول ۷۰ ذراع نگاشت، دربردارنده تمام دانش مربوط به حلال و حرام است.

ب ـ الجفر، که به «جفر سفید» و «جفر سرخ» تقسیم می‌شود؛ جفر سفید یک تومار چرمی است که کتاب‌های زبور داود، تورات موسی، انجیل عیسی و صحف ابراهیم، مکتوبات مقدس امامان و اولیا پیشین، علم به حلال و حرام، علم منایا و بلایا، علم به گذشته، آینده و مصحف فاطمه(س) را دربرمی‌گیرد. جفر سرخ سلاحی است که تنها امام غایب هنگام رجعت نهایی خود از آن استفاده می‌کند.

ج ـ مصحف فاطمه(س): یا کتاب فاطمه، کتابی است که جبرئیل ۷۵ روز پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) برای فاطمه(س) آورد وپیامبر(ص) پیش از او رحلت فرمود؛ این کتاب شامل شرح وضعیت درگذشتگان (اسلاف) محمد(ص) و آینده اخلاف (اولاد) فاطمه(س) است. فاطمه(س) این مطالب را برای شوهرش علی(ع) املاکرده و علی(ع) نیز آنها را نوشته‌است.

د ـ کتاب علی(ع): این عنوان، هم به نسخه اصلاح‌شده قرآن توسط علی(ع) اشاره دارد که به گفته امامان تنها نسخه کامل قرآن است و هم به سخنان گذشتگان اشاره دارد که پیامبر(ص) برای امام علی(ع) املا کرد و علی(ع) آنها را نگاشت. درمورد اخیر، این کتاب تا آنجا که می‌دانیم شامل گزارشی از تمام آن حوادثی است که تا روز قیامت روی خواهدداد.

ه‍ ـ کتاب کتب: این کتاب شامل فهرست تمام فرمانروایان روی زمین است. این کتاب، کتاب علی یا کتاب فاطمه نیز نامیده می‌شود.

و ـ کتاب: که شامل فهرست پیروان امامان دوازده‌گانه، «شیعیان حقیقی» و دودمان آنهاست.
ز ـ صحیفه یا دو کتاب: که در بردارنده فهرست اهل بهشت و اهل دوزخ و دودمان آنهاست. این کتاب به مؤمنانی که امامان آنها را تعلیم داده‌اند و دشمنان و پیروان «هادیان ظلمت» اشاره دارد. از این روست که اصطلاحات فنی‌ای نظیر «اصحاب یمین» و «اصحاب شمال» دراین کتاب یافت می‌شود.

۴. منابع شفاهی

منابع شفاهی، شامل تعلیمی است که هر امامی از سلف خود دریافت می‌کند. این تعلیم از امام علی(ع) آغاز گردیده که ایشان نیز آن را از پیامبر(ص) دریافت کرده‌اند. تمام احادیثی که توسط یک امام زیرنظر پدرش، پدربزرگش یا اجدادش روایت شده‌است، این تعلیم را تشکیل می‌دهد و طبیعی است که حتی یک فصل هم به این موضوع اختصاص نیافته‌است. با وجود این، دو اشاره کوتاه به این تعلیم شده‌است؛ یکی عبارتی است که همواره توسط امامان تکرار شده‌است: «پیامبر(ص) هزار باب (یا هزار گفتار یا هزارکلمه) را به علی(ع) آموخت که هریک از آنها هزار باب دارد».4 می‌دانیم که علی(ع) نخستین امام بوده و آنچه درباره علم او گفته می‌شود به همه امامان مربوط می‌شود.

درحدیث دو انار (رمانتین) آمده‌است که جبرئیل از درخت اناری در بهشت، دو انار برای پیامبر آورد، ایشان یکی از آن دو را خوردند و دیگری را به دو نیم کردند، نیمی از آن را خورده و نیمه دوم را به علی‌(ع) دادند و فرمودند: «ای برادر من! می‌دانی این دو انار ازکجا آمده‌است؟ اولین آنها نبوت بود و دومین انار علمی‌بود که تو را در آن سهیم گردانیدم». امام باقر(ع) هنگام روایت این حدیث می‌افزایند: «هیچ چیز نبود که خدا به محمد(ص) بیاموزد و به او نگوید که آن را به علی(ع) نیز بیاموزد.»

شیوه‌های انتقال علوم

علم ازلی همان «میراث» است که «میراث انبیا» و یا میراث نبوت نامیده می‌شود. در دودمان معنوی (روحانی) معصومین(ع) به نام‌هایی نظیر آدم، اخنوخ، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی اشاره شده‌است. هریک از این انبیا امامان را تعلیم می‌دهند.

همین اسامی در احادیث مربوط به میراث علم ازلی به چشم می‌خورد؛ اسامی انبیای مذکور، البته بدون ذکر امامان آنها، در دودمان طبیعی معصومین(ع) نیز وجوددارند و از نظر ما این دو دودمان هریک به ترتیب، جوانب باطنی و ظاهری انتقال نور امامت‎/ نبوت را برمی‌نمایند.

لذا امامان شیعه به همراه پیامبران بزرگ درامتیاز برخورداری از نور ازلی ظاهر و باطن شریکند؛ نوری که جوهره اصلی آن، همان علم ازلی است. این علم پیش از آفرینش جهان مادی وجود داشته‌است و به خاطر این علم است که «اشباح» و «موجودات پاک» توسط وجودهای پیشین معصومین(ع) تعلیم یافته‌اند. از زمان آفرینش این جهان، درنتیجه انتقال نور امامت‎/ نبوت، این علم از آدم گرفته تا سلسله انبیا و اوصیا تا منبع اصلی آنها [=معصومین(ع)] انتقال یافته‌است.

این علم همچون میراث، از امامی‌به امام دیگر انتقال می‌یابد؛ امام محمدباقر(ع) فرمود: «این علم، میراث است، هیچ عالمی [=امام] ازمیان ما تا زمانی که این علم را به خلف خود انتقال نداده از دنیا نمی‌رود.»5

لذا این علم تا پایان زمان به خاطر غیبت آخرین امام باقی خواهد ماند. از این روست که امامان گنجینه‌های خدا روی زمین خوانده می‌شوند۶ گفته می‌شود که سینه (صدر) آنها، گنجینه علم الهی است.

گفته شده است که هر امامی پیش از اینکه از دنیا برود یکی از دستانش را روی سینه‌اش می‌نهد و دست دیگر خود را روی سینه امام بعد از خود (قرار می‌دهد) و بدین‌گونه علم او به امام بعدی منتقل می‌گردد.۷  همچنین ممکن است امام بعدی (خلف) دست خود را روی سینه امام پیشین (سلف) بگذارد و علم او را دریافت کند. البته مراد از علم، در اینجا علم نظری یا فکری نیست؛ علم امام، بخش مکمّل وجود اوست؛ این علم به لحاظ وجودی، ذاتی امام است و اعضای فیزیکی و جسمانی امام در انتقال آن نقش دارند.

«مایعات» درون بدن، همانند انتقال دهنده‌هایی هستند که می‌توانند تأثیرات معنوی را انتقال دهند. پیشتر دیدیم که نور نبوت ‎/ امامت می‌تواند از طریق مایع نطفه انتقال یابد. همچنین درست است که در پاره‌ای از احادیث که مستقیم یا غیرمستقیم به علم امامان مربوط است، اشارات پنهانی نشان می‌دهد که پیامبر و امامان، علم خود را از طریق وارد کردن آب دهان یا عرق خود به بدن (امام) دیگر از راه منفذهای پوست، دهان یا چشمان او به او انتقال می‌داده‌اند. هنگامی‌که پیامبر(ص) به علی(ع) «هزار باب» علم را می‌آموخت، هر دو عرق می‌ریختند و عرق هر یک، دیگری را فرا می‌گرفت.۸

در روایت دیگری آمده است: پیامبر(ص) به منظور انتصاب علی (به عنوان جانشین خود) آب دهان خود را در دهان علی(ع) قرار دادند و دست خود را از روی سینه ایشان عبور دادند. علی(ع) پیش از رسیدن به خلافت، دستار، لباس و کفش پیامبر(ص) را پوشید، شمشیر او را به دست گرفت و حکومت خود را با این بیانات آغاز نمود: «ای مردم! تا در میان شما هستم از من سؤال کنید سبد علم اینجاست! از من سؤال کنید، که من دارنده علم اولین و آخرین (یا علم دوران‌های قدیم و جدید) هستم».9 همچنین شماری از احادیث وجود دارند که در آنها آمده است که امام زبان خود را در دهان نوزاد پسر خود (=امام بعدی) قرار می‌دهد و او مشتاقانه شروع به مکیدن زبان پدرش می‌کند و یا پدر از روی جسم (بدن) نوزاد خود عبور می‌کند.

ادامه دارد…

محمدعلی امیرمعزی
ترجمه علیرضا رضایت
ماهنامه موعود شماره ۸۶

پی‌نوشت‌ها:
۱. بصائرالدرجات، ص ۲۸۷، شماره‌های ۱، ۴، ۵، ۶، ۷.
۲.  همان ش ۱۰؛ اصول کافی، کتاب الحجه‌، باب نهی عن الاشراف علی قبرالنبی، ج، ۲ ص ۳۴۶، ش ۱ [= ۱۲۲۴] ).
 3. بصائر الدرجات، بخش ۱، فصل ۲۱، ص ۴۷؛ بخش ۳، فصل ۱۰ـ۹، صص ۳۹ـ ۱۳۲؛ بخش۷، فصل ۱۳، صص ۴۱ ـ ۳۴۰؛ ‌و بخش ۹، فصل ۱۷، صص ۶۰ ـ ۴۵۸؛ کلینی اصول، ‌ باب ان الائمه و رثوا علم النبی و جمیع الکتب الانبیا،
ج ۱، صص ۹ ـ ۳۲۴؛ باب ان الائمه عندهم جمیع الکتب التی نزلت من عندالله و انهم یعرفونها علی اختلاف السنتها، ج ۱، صص ۳۱ ـ‌۳۲۹؛ ابن عیاش جوهری، مقتضب الاثر‌، صص ۸۱ ـ‌۷۲.
۴. بصائر الدرجات، بخش ۶، باب ۱۸، صص ۱۲ـ۳۰۹. برای تنزیل و تأویل بنگرید به‌هانری کربن، Histoire de la philosophie islamique، ‌ و En islam iranian، ذیل واژه، بخش۷، باب۱، صص ۱۵ـ۳۱۳؛ ابن‌بابویه، خصال، ج۳، صص ۳۲۶ به بعد.
۵. بصائر الدرجات، بخش۳، باب۲، صص ۱۸ـ۱۱۷.
۶. بصائر الدرجات، بخش۳، فصل۳، صص۲۰ـ۱۱۸.
۷. مقایسه کنید با کلینی، روضه کافی، ج ۱، ص ۱۰۶ و ج۲، ص ۷۸؛ ابن بابویه، معانی الاخبار، صص ۸۷ـ۸۶.
۸. بصائر الدرجات، بخش ۷، فصل ۱، ص ۳۱۳، ش ۱.
۹. ابن بابویه، امالی، مجلس ۵۵، ص ۳۴۱، ش ۱.

همچنین ببینید

عصر ظهور در کلام امام باقر علیه السلام

این آگاهیها و اطلاع رسانی آن ستارگان هدایت موجب شده است که اهل ایمان و منتظران حکومت عدل حضرت مهدی علیه السلام بیش از پیش امیدوار و دلبسته ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *