تمام عصرها با تو معاصر می‌شود روزی

a548d980858735676cb10a94d8c1ece0 - تمام عصرها با تو معاصر می‌شود روزی

بهار از پشت چشمان تو ظاهر می‌شود روزی
زمین با ماه تابانت مجاور می‌شود روزی
صدایت می‌رسد از پشت پرچین‌ها و دالان‌ها
سکوت راه، در گامت مسافر می‌شود روزی
به جز رنگین‌کمان در شهر، دیواری نمی‌ماند
خدا در کوچه‌های شهر عابر می‌شود روزی
بیابان‌ها به گرد کوه‌ها چون تاک می‌پیچند
زمین، سرمست از رقص مناظر می‌شود روزی
تمام برکه‌ها را خویِ دریا می‌دهی ای ماه!
درخت از شوق تو مرغ مهاجر می‌شود
ترنج آفرینش، قصری از آیینه خواهد شد
حریر نور و گل‌فرشِ معابر می‌شود روزی
بُتان بر شانه محراب و منبر سایه افکندند
تو می‌آیی، خدا سهم منابر می‌شود روزی
چه باک از طعنه ناباوران؟ ما خوب می‌دانیم
که شب می‌میرد و خورشید ظاهر می‌شود روزی
سمند نور، زلف تیرگی‌ها را برآشوبد
به فرمانی که از چشم تو صادر می‌شود روزی
تو باقی‌مانده حقی، به زیتون و زمان سوگند
تمام عصرها با تو معاصر می‌شود روزی
در و دیوار، دیوان غزل‌های تو خواهد شد
و حتی سنگ با نام تو شاعر می‌شود روزی

حامد حسین‌خانی

همچنین ببینید

شعر و ادب

...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *