موعود پایگاه اینترنتی موعود
یکی از مراجع تقلید گفتند: «من» یک هویّت متافیزیکی است و آن حقیقت بر بدن مثل پرنده‌ای است در قفس و مرگ عبارت است از شکستن این قفس و آزاد شدن این پرنده، پس مرگ پوسیدن نیست از پوست به در آمدن است.
به گزارش موعود به نقل از ابنا، ابنا ـ جمعی از محققین وپژوهشگران آلمانی که به دعوت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی‌به ایران سفر کرده‌اند با حضور در محل بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با آیت الله جوادی آملی دیدار کردند.
آیت الله جوادی آملی در این دیدار ضمن خوشامد گویی به میهمانان به پرسش های مختلف آنان پاسخ دادند.
ایشان در پاسخ به سوالی درباره علت احترام مسلمانان و علی الخصوص شیعیان به حضرت معصومه (ص) گفتند: قبل از اینکه راز این گرامیداشت مشخص بشود لازم است به دو معرفتشناسی اشاره کنیم. برخی‌ها معرفتشناسی آنها حسّی و تجربی است چون معرفتشناسی اینها در قلمرو حس و تجربه است کاربری و کارآمدی آنها هم در حوزه حس و تجربه است این گروهی که فقط معرفتشناسی آنها حسی و تجربی است کسی را احترام می‌کنند که آثار هنری مشهودی داشته باشد. مثلاً یک بیماری را کشف بکند یا داروی یک بیماری را کشف کند یا یک بنای تاریخی نظیر اهرام مصر بسازد. این گروه که معرفتشناسی اینها در مدار بسته حس است معرفتشناسی تجریدی و متافیزیکی را فسون و فسانه می‌پندارند.
آیت‌الله جوادی آملی ادامه دادند: اما گروه دیگر کسانی‌اند که معرفتشناسی آنها گذشته از حس و تجربه، تجریدهای عقلی است یعنی مجرّد است و ماده ندارد. کسانی که معرفتشناسی آنها گذشته از حس و تجربه، تجریدهای عقلی است یعنی چیزی که به هیچ وجه به حس و تجربه نمی‌آید، علوم انسانی را یک موجود متافیزیکی می‌دانند نه زمان دارد نه مکان، نه طول دارد نه سقف دارد نه عمق، نه قابل دیدن است و نه قابل شنیدن و این همان است که ما از آن به هویّت خودمان یاد می‌کنیم می‌گوییم دست من، پای من، سر من، قلب من، مغز من، بدن من، سر تا پای من آن «من» یک هویّت متافیزیکی است و آن حقیقت بر بدن مثل پرنده‌ای است در قفس و مرگ عبارت است از شکستن این قفس و آزاد شدن این پرنده و پرواز کردن در جهان خود، پس مرگ پوسیدن نیست از پوست به در آمدن است.
استاد برجسته حوزه علمیه قم اظهار داشتند: این بانوی کرامت به نام معصومه(سلام الله علیها) از خاندان وحی و نبوت است پدر او امام هفتم ماست برادر او امام هشتم ماست و برادرزاده او امام نهم ماست و این بانوی کرامت در چنین خاندانی رشد کرد و معارف الهی را که آمیخته تجربه و تجرید است و علم و دین است با اخلاق و فضیلت به جامعه منتقل کرد لذا جامعه ایرانی او را گرامی می‌دارد.
ایشان در پاسخ به محقق آلمانی که از ایشان پرسید آیا عقیده به دوازده امام شرط مسلمان بودن است؟ پاسخ دادند: عناصر محوری اسلام سه اصل است: اگر کسی این سه اصل را داشت مسلمان است خواه شیعه خواه سنّی؛ چون خدای همه یکی است، معاد مورد اعتقاد همگان است و پیامبری رسول گرامی مورد قبول است، و به همه لوازم این سه عنصر محوری ملتزم‌اند. اما جریان تشیّع و تسنّن دو شعبه مذهبی از یک دین الهی است بسیاری از برادران اهل سنّت فرصت تحقیق نداشته و ندارند تا ادلّه کلامی تشیّع را بررسی کنند، برخی‌ها هم که اهل پژوهش‌اند درست آن ادلّه کلامی‌شیعه را متوجه نشدند ولی اگر کسی ادلّه امامت اهل بیت(علیهم السلام) را بررسی کرد و جریان قطعی غدیر را ارزیابی کرد و برای او ثابت شد که علی‌بن‌ابی‌طالب و فرزندانش(علیهم السلام) امامان‌اند مع‌ذلک نپذیرد در قیامت نزد خدا مسئول است.
در ادامه یکی از محققین آلمانی در سؤالی از آیت الله جوادی آملی پرسید: شما در این مورد صحبت کردید که دوری از دین و مذهب در اروپا باعث جنگ‌ها شده است. آیا این‌گونه نیست که ما به خصوص در منطقه خاورمیانه به علت همین مخلوط شدن سیاست و دین بحران‌های زیادی داریم؟
آیت الله جوادی آملی در پاسخ به این سوال گفتند: جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم فقط برای ماده و خاک و مال و ثروت و کشورگشایی بود، برای دین و حق و عدل و تقوا نبود در جنگ جهانی هم ملحدان شرکت داشتند مثل شوروی سابق که به هیچ چیزی معتقد نبودند و هم دیگران، الآن هم هر جا شعله و فتنه‌ای است دست ابرقدرت ماده‌پرست است اگر استکبار جهانی کاری به کشورهای دیگر نداشته باشد نه فلسطینی‌های بیچاره پنجاه سال یا شصت سال آواره در اردوگاه‌ها هستند نه همسایه غربی ما عراق مورد اشغال می‌شود نه همسایه شرقی ما افغانستان سالیان متمادی تحت اشغال آمریکا قرار می‌گیرد ما دعا می‌کنیم که استکبار جهانی عاقل بشود!
