موعود پایگاه اینترنتی موعود
غرب سر بریدن مسلمانان که به نام خدا و شعار لا اله الّا الله از سوی وهابیون صورت می‌گیرد، را به اسلام نسبت می دهد و ترویج می‌کند که اگر اسلام در دنیا حاکم شود، در سراسر جهان کشتار صورت می‌گیرد.
به گزارش موعود به نقل از شبستان بی تردید در کنار معاضدت ها و توطئه های استکبار جهانی برای تخریب چهره اسلام به عنوان مکتب نجاتبخش بشری، خرابکاری ها و جنایات دشمنان داخلی که داعیه اسلام ناب! دارند نیز بر جریان موسوم به السام هراسی اثرگذار بوده و در بسیاری از موارد منجر به تغییر سبک زندگی جوامع اسلامی‌شده چراکه خرافات القایی جریاناتی همچون وهابیت و سلفی گری، مردم را از آموزه های راستین اسلام دور کرده است.
از این رو و به منظور واکاوی تاثیر جنایات و خرافات وهابیت بر سبک زندگی جوامع اسلامی‌با حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی علیزاده موسوی، رییس پژوهشکده حج و زیارت به گفتگو پرداختیم که در ذیل می آید:
ریشه اصلی جنایات وهابیت در سوریه و مصر را در چه اعتقاداتی باید جستجو کرد؟
واقعیت این است که ریشه اصلی این جنایات که در سوریه، مصر و به ویژه طرابلس لبنان امروز اتفاق می افتد، دو منشا دارد؛ داخلی و خارجی. منشا داخلی قرائت های متحجرانه وهابیت از دین است که نگاه الحادی و تروریستی آنها موجب شده تیغ تکفیر برداشته و بر پیکر مسلمانان وارد کنند. در خارج از جهان اسلام نیز توسط آمریکایی ها و غرب این جریان هدایت شده چرا که آنها از اتحاد مسلمانان رنج می‌برند. البته آمریکا به صورت مستقیم نمی تواند در این زمینه وارد شود برای همین بهترین وسیله را گروه های تکفیری برای رسیدن به اهداف خود می‌بیند و با حمایت های رسانه ای، بین المللی، مالی و … تلاش می‌کند به اهداف خود که مهمترین آن شکستن مقاومت مسلمانان است، برسد.
آیا معاضدت های وهابیت تنها به شیعه محدود می‌شود یا دارای عواقب سوء و تخریبی برای اهل سنت نیز بوده است؟
اگر تاریخ وهابیت را در نظر بگیریم، مشاهده می‌کنیم کشتارهای اصلی آنها در میان اهل سنت بوده است؛ از قرن ۱۲ به بعد که این حرکت شکل می‌گیرد، بیشترین قربانیان از اهل سنت بودند چرا که در منطقه حجاز مذهب حاکم سنی بود نه شیعه و هنوز شیعه این گستردگی امروز را نداشت. اما امروز چون شیعه قدرت گرفته و جمعیت آن افزایش یافته است و وهابیت نمی تواند با هر دو مذهب به مبارزه بپردازد، دشمنان خود را اولویت بندی کرده و در راس آن شیعه را قرار داده است؛ تخریب حرمین عسکریین (ع)، کشتار شیعیان و رحم نکردن حتی به کودکان از جمله این فجایع است. بنابراین ماهیت فکری وهابیت تنها شیعه نیست و اهل سنت هم هست و هرگاه کمی از شیعه فارغ شدند، به سراغ اهل تسنن می روند. به طور مثال در سوریه علامه البوطی را در مسجد ترور کرده یا مقبره عبدالسّلام در لیبی را که زیارتگاه اهل سنت است را تخریب می‌کنند. این موارد نشان می دهد که رویکرد وهابیت تنها ضد شیعی نیست و نوک پیکان آن به سمت اهل تسنن نیز نشانه رفته است.
رابطه وهابیت تکفیری با قدرت های بزرگ از چه منظر قابل تبیین است؟
با توجه به اینکه وهابیت در دنیای اسلام چهره ای بسیار منفور دارد، کشورهای اسلامی‌با این جریان که تمامی مسلمانان را تکفیر می‌کنند، سر سازش ندارند، در این وضعیت به این نتیجه می رسیم وهابیت به تنهایی نمی تواند در حوزه بین الملل فعال باشند، بنابراین ارتباط با قدرت های بزرگ فراهم کرده و از جانب غرب حمایت می‌شود. از طرف دیگر غرب نیز برای ایجاد تفرقه و اختلاف میان مسلمانان نیاز به این جریان دارد تا بتواند مسلمان ها را از درون تخریب کند، لذا این ارتباط دوسویه بوده و این امر امروز بر همگان به خصوص امت اسلامی واضح و روشن و مبرهن است.
جنایات و تفکرات تکفیری ها چه آسیب هایی برای سبک زندگی اسلامی‌به عنوان آنچه در قرآن و سنت تصریح شده است، دارد؟
وقتی پیامبر (ص) به مدینه آمدند با اینکه قدرت داشتند تا یهود و نصاری را از این شهر بیرون کنند، اما ملاحظه می‌کنیم که با آنها پیمان و قرارداد دوستی می‌بندند و اجازه می دهند اینها در مدینه ساکن بمانند و زندگی کنند.
نگاه اسلام این است که هر فردی شهادتین را بر زبان جاری کرد، خون و مالش محترم است اما وهابیت تیغ تکفیر را بر بدنه تمامی مسلمانان وارد کرده است. ثمره این دیدگاه تکفیری در چند جا نمود پیدا می‌کند؛ نخست اینکه اتحاد میان مسلمانان خدشه دار می‌شود و شبهاتی که امروز در حال گسترش است، آن همدلی را در بین مسلمانان از بین می‌برد. ثمره بعدی این است که به دلیل فعالیت های خطرناک این گروه، امنیت از جوامع گرفته می‌شود. سومین نتیجه آن نیز در تحلیل قدرت کشورهای مسلمان آشکار شده و مسلمانان دیگر قادر نخواهند بود در برابر دشمن مقاومت و ایستادگی کنند.
اما در رابطه با سبک زندگی اسلامی‌باید گفت جنایات وهابیت موجب می‌شود شرایطی که خانواده را موفق می‌کند، نادیده گرفته شود. به طور مثال در دیدگاه اسلام زن جایگاه فرهیخته و رفیعی دارد که با نقش همسری و مادری موجب رشد خانواده می‌شود اما از نگاه وهابیون زن وسیله ای است برای کامجویی و لذت و تولید مثل. یا این جریان کودکان را از همان سنین پایین با آموزش های نظامی سخت همراه می‌کنند که این باعث می‌شود احساس و عاطفه در قلب آنها کشته شده و روحیه ای خشونت بار داشته باشند. فتوای جهاد نکاح نیز دیگر آسیبی است که با فساد هیچ فرقی ندارد و بنیان خانواده ها را از خواهد گسست و شیرازه آن را می از هم می پاشد. این جریان استفاده از تسهیلات زندگی را حرام می‌شمارد مثلا استفاده از پنکه، قاشق، آب خنک و … با این بهانه که این موارد در گذشته وجود نداشت بنابراین استعمال آنها امروز نیز حرام است. تمام این مسائل کارکردهای خانواده را تحت تاثیر قرار داده و موجبات عقده های روانی را فراهم می‌کند.
آیا حمایت قدرت های غرب از وهابیت و جنایات آن، نقضی آشکار بر مدعیات حقوق بشرانه آنها است؟
وقتی در سطح کلان به آمریکا و غرب نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم آنها حتی اگر بلاتشبیه گربه ای بیمار شود، آن را به دامپزشکی برده و درمان می‌کنند اما از طرف دیگر می‌بینیم مسلمانان و البته انسان هایی در سوریه کشته می‌شوند و غرب هیچ واکنشی از خود نشان نمی دهد. به نظر می رسد این رویکرد جامعه غرب مساله جدیدی نیست. مثلا در عربستان برای زن هیچ نوع آزادگی نیست. حتی زنان تا مدتی پیش شناسنامه نداشتند اما غرب در برابر این ضایع شدن حقوق بشر سکوت کرده است.
جنایات و عقاید باطل وهابیت در روند اسلام هراسی و گسترش دامنه اقدامات غرب در این زمینه چقدر اثرگذار بوده است؟
در جهان غرب، اسلام به عنوان آیینی حیات بخش بشدت در حال رشد است. غربی ها به این نتیجه رسیده‌اند رشد اسلام بیش از مسیحیت در این جوامع است. این اتفاق موجب شده غرب با اسلام بشدت مبارزه کرده و به قرآن سوزی، تخریب مساجد، انتشار کاریکاتور و … روی بیاورد. بهترین دستاویز غرب برای اسلام ستیزی بهره برداری از جریانات الحادی است. غرب سر بریدن های مسلمانان که به نام خدا و شعار لا اله الّا الله از سوی وهابیون صورت می‌گیرد، را به اسلام نسبت می دهد و این گونه در دنیا ترویج می‌کند که اسلام این است و اگر در دنیا حاکم شود، در سراسر جهان کشتار صورت می‌گیرد. متاسفانه وهابیون متوجه این موضوع نیستند و به اقدامات جهالت بار خود ادامه می دهند.
